فیلم های ابرقهرمانی برای خود اصول آنچنان پیچیده ای ندارند و در واقع حضور یک قهرمان و یک ضد قهرمان همه چیز را حول محور خود میچرخاند. دیر یا زود در نهایت چیرگی و پیروزی قهرمان بر ضد قهرمان اتفاق خواهد افتاد، اما ایفای نقش و حس و حالی که ضد قهرمان ایجاد می کند برای تاثیرگذاری فیلم بر تماشاگر بسیار مهم است. فیلم Spider Man: No Way Home قرار است که چند ضد قهرمان را بصورت همزمان به نمایش بگذارد، اما مساله ای که باقی می ماند این است که کارگردان چطور خواهد توانست که این حجم از نقش آفرینی را پرداخت کند و به آنها روایتی خود بدهد؟
آیا جوکری تازه باز خواهد گشت؟
محصول جدید Marvel یعنی Spider Man: No Way Home نگاه همه را به سمت خود جلب کرده است. شایعات زیادی به گوش می رسد که قرار است سه مرد عنکبوتی در آن حضور داشته باشند که هنوز هم کمپانی تولیدکننده آن را تایید و یا تکذیب نکرده است. در هر حال برای مشخص شدن این مساله منتظر بمانیم، اما مساله مهم دیگری که حالا مطرح شده است نقش اساسی و مهم Green Goblin در دل داستان است.
سازندگان Spider Man: No Way Home اعلام کرده اند که گابلین سبز چیزی فراتر از نقش جوکر در فیلم نولان خواهد بود. البته که باور این ادعا کمی سخت است، چون هیث لجر برای ایفای این نقش زحمت بسیار زیادی کشید. زحمتی که حتی به قیمت جانش تمام شد و همه چیز خود را پای این نقش گذاشت و بی مورد هم نام او جاودانه نشده است.
تابحال در فیلم های ابرقهرمانی شانس و اقبال قهرمان ها برای دیده شدن بیشتر بوده است، اما یک عنوان استثنایی به نام Dark Knight به ساخته کریس نولان وجود دارد که همه قواعد را جابجا کرده است. در لاین فیلم هیث لجر به ایفای نقش جوکر پرداخت و از آن چیزی را خلق کرد که هالیوود تابحال در این سبک ندیده است.
باید دید که ادعای انجام شده در چه سمت و سویی خواهد بود، اگر از لحاظ فکری و درونی باشد به شخصه معتقدم که کار گرین گابلین بسیار سخت خواهد بود. چون ساخته نولان یک پایا ریزی اساسی برای یک روایت فلسفی و عمیق بود، اگر که با Batman Begins شروع کرده باشیم متوجه می شویم که همه چیز از یک اثر ابرقهرمانی فاصله گرفته و به سمت عمیق شدن در ریشه های یک قهرمان پیش می رود. کمتر صحنه اکشنی را در بتمن آغاز می کند دیدیم، سعی و تلاش نولان هم این بوده که در حقیقت ساخته شدن افکار یک قهرمان را به مخاطبان نشان دهد و در این زمینه هم یقینا موفق عمل کرده است.
یک تقابل بین بتمن و جوکر که تلاشی مضاعف از شیطنت ها و دیالوگ های تاثیرگذار و کار شده را نشان می دهد و بازی بسیار خوب کریستین بیل که در قالب بتمن بخوبی جا گرفته بود. اما حالا بیاییم در مورد سری فیلم مردعنکبوتی صحبت کنیم. قهرمان این فیلم تام هالند است، قهرمانی که محبوبیت آنچنانی برای این نقش ندارد و خیلی از طرفداران مرد عنکبوتی عقیده دارند که او بازیگر مناسبی برای این نقش نبوده است. حالا در چنین جایگاهی او چقدر توانمند خواهد بود تا با لحن صدای خود و ایجاد ارتباط با مخاطب موفق باشد؟ چطور خواهد توانست یک نقش زیر پوستی را در قالب یک قهرمان به نمایش بگذارد؟
شما در شوالیه تاریکی آشنایی کافی را با بتمن داشتید و می دانستید که او هرگز آلوده به گناه نمی شود و حتی جوکر هم نتوانست افکار خود را بر او غلبه کند. موفقیت جوکر در شوالیه تاریکی هم کاملا وابسته به پایه سازی های نولان برای شخصیت بتمن بود. بتمنی که می توانست بازی زیرپرستی ارائه دهد و پا به پای جوکر دیالوگ های تاثیرگذار و حتی نگاه های پرمعنا را به مخاطب ارائه کند. مرد عنکبوتی Homecoming و یا Far From Home چیزی را به عنوان ریشه سازی برای وجود یک قهرمان برای مقابله با نقشی در قامت جوکر را انجام نداده است. در نقطه مقابل آیا یک ضد قهرمان توانمند می تواند در مقابل قهرمانی سردر گم مانند تام هالند نقشی ماندگار را ایفا کند؟ کار برای کارگردان کمی سخت شد و کار برای تام هالند و گرین گابلین هم سخت تر شد. یک حد انتظاری بوجود آمده است، چون گرین کابلین بعد از یک دهه بازگشته است و می خواهد جایگاه خود را دوباره به خوبی نشان دهد.
برای دیدن موفقیت گرین گابلین در Spider Man: No Way Home باید منتظر بمانیم تا مشخص شود که این اثر راهی برای بازگشت خواهد داشت یا اینکه واقعا دیگر راهی برای خانه وجود نخواهد داشت.