چگونه بازیساز شویم و از این راه پول در بیاوریم

معنای سرگرمی فراتر از تمام چیزهایی است که در دنیای اطرافمان می توانیم پیدا می کنیم. تقریبا هیچکس در این دنیا پیدا نمی شود که از سرگرم شدن بدش بیاید یا حوصله وقت گذاشتن برای رسیدن به یک حس خوب را نداشته باشد. بازی های رایانه ای هم یکی از سرگرمی های بسیار جذاب برای تمام اقشار می باشد که سالهاست در دوره های مختلف در کنار طرفدارانش است. بسیاری از ما از دوران جوانی رویای ساخت یک بازی را در سر می پرورانیم. با دیدن یک بازی پیکسلی آنچنان ذوق زده می شدیم که انگار تمام دنیا را به ما داده اند، خودمان را جای شخصیت بازی قرار میدادیم و به این مساله فکر می کردیم که آیا من هم می توانم تا این حد قدرتمند باشم. همه اینها تخیلاتی بود که در ذهن بازی دوستان وجود داشته و هنوز هم دارد، اما علایق باید شکل کاربردی به خود بگیرند و تبدیل به محتوای قابل عرضه باشند. یادم می آید که برادر بزرگترم را در حال بازی کردن با کنسول مگا درایو و Sonic The Hedgehog دیدم و آنچنان محو تماشا شدم که انگار در حال یادداشت برداری بودم و می دانستم که این همان کاری است که می خواهم در آینده انجام دهم.

آیا بازیسازی پولساز است؟

آیا قصد دارید تا یک بازیساز شوید و نمی دانید از چه نقطه ای آغاز کنید؟ این مقاله می تواند ذهن شما را نسبت به این مقوله روشن کند. بازیسازی در حال حاضر یکی از شغل های بسیار مدرن و قابل ستایش است که به نسبت نوع کاری که انجام می دهید، می تواند برای شما در آمد خوبی هم داشته باشد. اما شما باید بدانید که این شغل دارای چه مفاهیمی است و مشاغل مرتبط با آنرا جست جو کنید.

قدم اول

شما باید در مرحله اول مفهوم سرگرمی و سرگرم کردن را درک کنید و مفاهیم آن را جز به جز بررسی کنید. شما می توانید سرگرمی را با نشان دادن یک صحنه اکشن بوجود بیاورید، یا اینکه پرواز یک شاخه گل بر فراز یک دشت را آنقدر باشکوه کارگردانی کنید تا مخاطب لحظه ای از آن چشم بر ندارد. سرگرم شدن مخاطب به این بستگی داردکه توسعه دهنده تا چه میزان از داستان سرایی و داستان پردازی آگاه باشد که تک به تک دیالوگ ها را با دقت تمام بخواند. برای اینکه بتوانید راحت تر به معنای سرگرمی دست پیدا کنید یک تمرین بسیار عالی و ساده را به شما پیشنهاد می کنم، یک بازی که علاقه زیادی به آن دارید را انتخاب کنید و بررسی کنید که چه دلایلی می توانید پیدا کنید که سرگرم این عنوان شده اید. وقتی که این کار را انجام دادید، ماجرا کمی ساده تر می شود و می توانید جز به جز با آن برخورد کنید.

خوب حالا وارد مرحله بعدی می شویم، شما باید بررسی کنید که چه شاخه مرتبطی را با بازیسازی باید انتخاب کنید. نکند فکر می کنید که یک تنه می توانید یک عنوان باکیفیت بسازید؟ تقربا کمتر کسی چنین کاری را انجام میدهد و در نهایت یک فرد متخصص در یک زمینه نخواهد بود. برای ساخت یک بازی ویدیویی، باید گیم پلی بازی را طراحی کنید، تصاویر بصری و صوتی ایجاد کنید، بازی را کدنویسی کنید و آن را تست کنید. برای بازی های کوچک و ابتدایی، یک نفر می توانست همه این کارها را انجام دهد. زمان زیادی می برد، اما ممکن است. با این حال، تیم های توسعه برای عناوین اصلی صدها کارمند خواهند داشت که به عنوان بخشی از فرآیند توسعه با هم کار می کنند.

یک توسعه دهنده ممکن است که آرت های بازی خود را بصورت آماده خریداری کند، یا از انجین آماده استفاده کند. ما در این مقاله قصدمان بر این است که شما بصورت تخصصی در یک زمینه فعالیت کنید و در آن تبدیل به یک شخص بزرگ شوید.

چگونه قدم های اولیه را بردارم؟

در واقع شاخه هایی که می توانید در قبال بازیسازی جست جو کنید شامل، برنامه نویسی، گرافیست یا آرتیست، Game Designer، Level Designer، تستر، موسیقی و صدا می شود. البته مواردی که خدمت شما عزیزان عرض کردم مفاهیم کلی و کاملا پایه ای هستند که قطعا جزئیات زیادی هم دارند که فعلا مدنظر ما نیستند.

گرافیست یا آرتیست

همیشه در هر دوره ای کار آرتیست ها بیشتر از بقیه افراد گروه بازیسازی به چشم می آید. واقعیت هم همین است که ما در نسل نهم بازی های رایانه ای بیشتر با این مساله سرو کار داریم. مطمئنا برای همه ما پیش آمده است که وقتی برای اولین بار یک نمایش از یک بازی را می بینیم، اول در مورد گرافیک و جلوه های بصری آن صحبت می کنیم. واقعیت هم اینست که گرافیک ملاک اول و مهم مخاطب برای وقت گذاشتن یک گیمر است، مگر اینکه با یک گیم پلی خاص بتواند مخاطب را میخکوب کند. یکی از کارهای جذاب برای بازیسازی کار کردن به عنوان یک آرتیست است که خود به شاخه های مختلفی تقسیم می شود. شما می توانید طراحی کاراکتر، طراح محیط، کارگردان بخش هنری یا طراح UI و UX باشید. هر کدام از موارد یاد شده یک تخصص کاملا مجزا هستند که احتیاج به آموزش های ویژه دارند.

اگر که تعداد افراد در شرکت زیاد باشد و تقسیم وظایف انجام گرفته باشد، باید این را در نظر بگیرید که کل مجموعه کار باید از لحاظ هنری یکدست باشد. تم هنری بازی احتیاج به تحقیق، جلسات توجیحی فشرده ای دارد تا حاصل کار یکدست باشد.

کدام زبان های برنامه نویسی را باید یاد بگیرم؟

C++ – جاوا – C# – C از پرکاربردترین و بهترین ها هستند که شما باید یکی از آنها را انتخاب کنید و در آن آموزش های لازم را ببینید. این را در نظر بگیرید که یک برنامه نوس خوب، کسی است که بتواند تخصص و تمرکز کافی را برای کار خود داشته باشد. به معنای واقعی کلمه هزاران زبان برنامه نویسی مختلف وجود دارد، بنابراین تلاش برای یادگیری همه آنها تقریبا غیرممکن است.

شاید به این مساله فکر کنید که برنامه نویس چه کاری را می تواند انجام دهد؟ شما هر آنچه در مکانیک بازی می بینید از حرکات، صحنه های طراحی شده برای گیم پلی و خیلی از چیزهای دیگر همگی وابسته به کار برنامه نویس هستند. در این مسیر ریاضیات خود را تقویت کنید چون احتیاج زیادی به آن پیدا می کنید. بله، همه بازی ها به صورت سه بعدی نیستند، اما درک ریاضیات پشت آن شانس شما را برای اشتغال یا موفقیت برای پروژه خودتان به شدت افزایش می دهد. اساساً همه برنامه نویسان بازی می توانند منطق ساده ای را در بازی ها انجام دهند، اما بهینه سازی درخت BSP و نوشتن روال تشخیص برخورد یا سیستم های انیمیشن اسکلتی چیز بسیار زمانبری است.

بازی هایی که با C++  نوشته شده اند شامل عناوین شناخته شده ای مانند Counter-Strike، World of Warcraft و StarCraft هستند. بازی‌های ساخته ‌شده با جاوا شامل مواردی مانند Star Wars Galaxies هستند، اما بعید است که هیچ عنوان مهم دیگری را مشاهده کنید. اگر چه برنامه نویسی C برای توسعه بازی های ویدیویی زیاد توصیه نمی شود، اما هنوز هم از زبان های مفید برای دانستن است. بسیاری از برنامه نویسان کار خود را با زبان C شروع می کنند، چون که سادگی خاصی دارد و به نوعی مقدمه ای خوبی محسوب می شود. C#  حافظه را برای شما مدیریت می کند، برخلاف  C++ که به صورت دستی برنامه ریزی می شود. سی شارپ زبان خوبی است اما خوب معایبی هم دارد. با این حال، برای تیم های کوچکتر و بازی های کوچکتر، سی شارپ یک انتخاب عالی است. یکی دیگر از زبان های برنامه نویسی محبوب سی شارپ است زیرا با برنامه Unity، یکی از پرکاربردترین موتورهای بازی سازگار است. این زبان همچنین برای برنامه نویسی بازی های مستقل بسیار محبوب است.

موسیقی و صداگذاری

اگر احساس می کنید که به این زمینه علاقه مند هستید باید هوش شنوایی خود را تقویت کنید. شما باید به سبک های مختلف موسیقی آشنایی زیادی داشته باشید و بسیار نکته بین باشید، تصور کنید که قصد دارید برای افتادن یک بشکه در درون آب صداگذاری انجام دهید. باید داستان بازی را بارها مطالعه کنید تا حس و حال آن را درک کنید، تمام شادی ها، غم ها، پیروزی و شکست ها را باید در دل داستان لمس کنید تا برای آنها موسیقی خوبی درست کنید.

Game Designer

یکی از کارهای بسیار سخت که بار مسئولیتی زیادی برای موفقیت یا شکست دارد، Game Designer بودن است. شما باید پایه یک ساختمان را در درون زمین قرار دهید و باید که علم به این کار داشته باشید. طراح بازی همه چیز را مشخص می کند و از شما یک سناریو نویس خوب میسازد. شاید هنوز طراح بازی بودن برایتان شفاف نشده باشد، تصور کنید که می خواهید یک بازی معمایی بسازید. اینطور شروع می کنید، کاراگاه باید معمایی پیچیده در مورد یک قتل را حل کند و باید که از شهر A به شهر B سفر کند. کاراگاه داستان را تا 70 درصد پیش میبرد و بعد باید به شهر C سفر کند تا داستان را تکمیل کند. Game Designer یک مفهوم کلی و فقط ساختار اصلی را شامل می شود.

Level Designer

خوب تخصص دیگری به نام Level Designer داریم که می تواند لذت ها و چالش های خاص خود را داشته باشد. طراح مرحله کار خود را بعد از Game Designer آغاز می کند و حالا می تواند به گیم پلی تعریف و شاخ و برگ بدهد. کاراگاه قرار است که از شهر A به شهر B سفر کند، حالا حد فاصل بین این دو شهر چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ شما به عنوان طراح مرحله باید جزییات را افزایش دهید، البته باید سناریو یا داستان بازی را بارها مطالعه کنید تا بتوانید حجم گیم پلی را افزایش دهید. می توانید ماموریت های فرعی را ایجاد کنید تا بازی خیلی هم خطی انجام نشود و گیمر زمان بیشتری را صرف بازی کند.

حال تصور کنید که یکی از این تخصص ها را بدست آورده اید و می خواهید وارد فرایند بازیسازی شوید. اگر که می خواهید وارد یک مجموعه کاری شوید باید یک رزومه مناسب از خود ارائه دهید. در این صورت کارفرمایان از شما چه می خواهند؟ در واقع صنعت بازی یکی از سخت ترین رشته های کار برای ورود است.

اگر که آرتیست باشید باید بهترین کارهای خود را انتخاب کنید و به شیوه ای عالی ارائه دهید. در هنگام ارائه رزومه به مدیر شرکت، در مورد تحصیلات خود و همچنین انگیزه های خود برای تولید کار هنری برای ساخت یک بازی رایانه ای صحبت کنید. به شکلی صحبت کنید تا مدیرتان را تحت تاثیر قرار دهید و علم خود را به شکلی واضح به او منتقل کنید.

اگر که برنامه نویس باشید باید بهترین نمونه های کدزنی خود را آماده کنید. از ارائه کارهای اصطلاحا کثیف به مدیرتان خودداری کنید، چون همیشه هر کسی انتظار رعایت یک سری اصول را دارد. وقتی که قرار است شما در یک شرکت کار کنید باید عادت به تمیزکاری داشته باشید، چون حاصل کار شما قرار است که به همکارانتان منتقل شود و آنها نباید مشکلی در این مساله با شما داشته باشند.

اگر که در یک شرکت بازیسازی کار کنید چه شرایطی خواهید داشت؟

میزان حقوق در کشورهای مختلف متغیر است، اما اگر در یک شرکت خوب و تراز اول کار کنید می توانید حقوق سالیانه 40000 دلار را داشته باشید. با این حال اگر که چند سال سابقه کار پیدا کنید می توانید حقوق خود را به 70000 تا 90000 دلار ارتقا دهید. اگر که یک برنامه نویس ارشد باشید می توانید انتظار حقوق بالای 120000 دلار را داشته باشید.

ساعات کاری شما معمولا 40 ساعت در هفته می باشد، با این حال لزوما از ساعت 9 صبح تا 5 بعدظهر با شغلتان سرکار خواهید بود. البته گاهی اوقات در ساعات کاری شما انعطاف وجود دارد و می توانید شاهد تغییراتی باشید. محیط کار شما می تواند صمیمیتی خوب داشته باشد و عموما یک دفتر مدرن در انتظار شما خواهد بود. محیط کار شما پر از افراد پرانرژی خواهد بود که در رده های سنی مختلفی هستند و تنها عشقشان ساخت رویاهایشان است.

حقوق یک سازنده بازی های ویدیویی چقدر است؟

میانگین حقوق یک توسعه دهنده بازی های ویدیویی 70000 دلار یا 90000 دلار در سال است. البته این به شرکت بازی سازی که در آن کار می کنید و نقش شما در این صنعت بستگی دارد. ممکن است که تفاوت های زیادی بین دسته های مختلف باشد، ولی شما مشخص می کنید که در کجای کار قرار دارید.

شرکت مستقل داشته باشید

گاهی اوقات هم پیش آمده که افراد مستعد قصد تاسیس یک شرکت شخصی را دارند که البته معایب و محاسن خود را هم دارد. معایب این نوع کار این است که شما هیچ حامی مالی ندارید و ممکن است که افراد واقعا متخصصی را در کنار خود نداشته باشید تا راهنمایی های لازم را به شما ارائه کنند. درست است که شما یک شرکت شخصی دارید اما هزینه های زیادی هم در پیش رو خواهید داشت که باید مدیریت خود را در این زمینه تقویت کنید، وگرنه بعد از مدت کمی به بن بست خواهید خورد. شما با تمام این اوصاف باید با هزینه شخصی عنوان خود را منتشر کنید و حتی ممکن است که به شکست برسید. اما محاسن این روش اینست که شما تمام کار را از زیر فیلتر خودتان رد می کنید و در واقع هیچکس نیست که بگوید این ایده خوب نیست یا آن را عوض کن. قسمت دیگر آن شما ساعت و رفت خود را در اختیار دارید و هر زمانی از شبانه روز که حوصله داشتید مشغول به کار می شوید. می توانید تمام آنچه در ذهن دارید را به راحتی پیاده سازی کنید، حتی چیزهایی که از دید دیگران پوچ یا بیهوده هستند.

در مرحله بعد که بازی خود را منتشر کردید باید خودتان را آماده هر نوع نقدی کنید. مهم نیست اولین تلاش شما چقدر وحشتناک است ولی آن را حفظ کنید! حتی ابتدایی ترین بازی هایی که ممکن است مضحک به نظر برسند، ممکن است با انجام تغییراتی یا بهینه شدن مخاطب خود را پیدا کنند. اگر که شما عاشق توسعه بازی های رایانه ای باشید می توانید با انجام پروژه های مختلف و همچنین مطالعه، به نتیجه دلخواهتان برسید. به هر حال هر کاری سختی های خودش را دارد، این شما هستید که تعیین می کنید در چه پله ای از پیشرفت قرار بگیرید.

توسعه یک بازی ویدیویی چقدر طول می کشد؟

میانگین زمان توسعه یک بازی برای رایانه شخصی یا کنسول 3 تا 5 سال است، اما برای بازی های موبایل این مدت به حدود 3 ماه کاهش می یابد. این زمانی است که برای یک شرکت حرفه ای کار می کنید. برای ساخت یک بازی کوچک و ساده توسط خودتان می توانید انتظار داشته باشید که تا 6 ماه برای بازی وقت بگذارید.

ثروتمندترین سازنده بازی های ویدیویی کیست؟

سالیانه صدها عنوان مختلف در صنعت بازی تولید می شوند که هر کدام در ژانر مختص به خود هستند، اما گاهی عنوان هایی را می بینیم که در عین حال که بسیار مخاطب پسند هم هستند، خلاقیتی را ارئه می کنند که به یکباره همه را شگفت زده می کند. بازی Minecraft که در سال 2011 برای تمام پلتفرم ها منتشر شد جز همین دسته از بازی هاست. ثروتمندترین سازنده بازی های ویدیویی مارکوس پرسون است که بازی Minecraft را طراحی کرده است. او از خلق این عنوان 1.3 میلیارد دلار دارایی خالص دارد. قطعا او به یک موفقیت بی نظیر دست پیدا کرده نشان می دهد بازی های رایانه ای همیشه بازار بزرگی دارند و هیچکس نمی تواند جای کس دیگری را بگیرد.

امیدوار هستم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد و شما را در این مسیر کمک کند. اگر که این مقاله شما را برای رسیدن به هدفتان بخوبی راهنمایی کرده آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

پست های مرتبط

فضای جهان‌باز بازی Ghost of Yotei ماهیت تکراری‌بودن کمتری نسبت به Ghost of Tsushima دارد

بازی Gran Turismo 7 در پلی‌استیشن 5 پرو از 8K با نرخ 60 فریم پشتیبانی می‌کند

لیست بازی‌هایی که برای پلی استیشن 5 پرو بهینه هستند افزایش یافت