فیلم The Batman در دل تاریکی های خود، مسیری روشن را نشان می دهد

ماه در آسمان خود را در میان ابرها پنهان می کند و قهرمان شهر هم به آرامی نقاب را به صورت خود می زند. با غرشی در دل آسمان باران آغاز می شود و شهر در تاریکی عمیق فرو می رود. بارش باران هر لحظه بیشتر می شود و مردم شهر در کوچه و خیابان به سمت خانه های خود می روند، اما سایه ای در میان شب، خود را پنهان کرده و تا فرارسیدن سپیده دم عدالت را برقرار خواهد کرد. اینجا گاتهام شهر غرق در آشوب و جولان گاه خلافکاران شب زنده دار است و تاریکی وعده گاه دیدار آنها با قهرمان شهر یعنی Batman خواهد بود.

آغاز یک حماسه

شخصیت بتمن یکی از قهرمان های بسیار محبوب طرفداران DC است که تابحال از آن فیلم ها و بازی های زیادی ساخته شده است. قهرمان این فرنچایز شخصی به نام بروس وین است که با تمام ثروت عظیمی که دارد نمی تواند مشکلات اجتماعی شهر گاتهام را به راحتی نادیده بگیرد. او برمی خیزد تا آنچه درست می داند را انجام دهد و در این مسیر چالش های زیادی خواهد داشت تا در نهایت به مقصد خود یعنی آرامش برسد.

بی تعارف می گویم که فیلم های ابرقهرمانی در سالهای اخیر مسیری کاملا یکنواخت و بی محتوایی را سپری کرده اند. البته در این مسیر استثناهایی هم وجود داشته مانند اثر مستقل The Joker که با دیدی کاملا منحصربه فرد و یک پرداخت اجتماعی با لایه های فلسفی توانست حتی به اسکار دست پیدا کند. اما بیشتر فیلم های ابرقهرمانی کاملا فانتزی و خطی روایت می شوند که آنها را به اثری یک بار مصرف تبدیل می کند. هر از چند گاهی هم شاهد معرفی عنوان های تازه ای در این زمینه هستیم.

وقتی که صحبت از شخصیت بتمن می شود ماجرا کاملا فرق دارد و حساسیت ها بیشتر می شود و به موازات آن انتظارات هم به مراتب بالاتر می رود. خیلی از دوست داران بتمن برای شماره جدید این فیلم کمی دلواپس بودند چون تصمیمات کمپانی DC در فیلم های اخیر بیشتر باعث آزار هواداران شده بود. سری فیلم های زک اسنایدر تمام اعتبار و جایگاه شخصیت بتمن را با خاک یکسان کرد. دیالوگ های بسیار سطحی و شخصیت پردازی بسیار بد برای بتمن باعث شد که حتی خود بن افلک هم از لحاظ روحی و کاری آسیب زیادی ببیند. سری فیلم لیگ عدالت هیچ دستاوردی برای شخصیت بتمن به عمل نیاورد و ای کاش که حداقل شخصیت بتمن در این فیلم بازی نمی کرد.

بهترین گاتهام دوران

فیلم The Batman به کارگردانی Matt Reeves مانند آثار قبلی این قهرمان دوباره شما را به شهر غرق در گناه گاتهام میبرد، اما به شکلی جدید و قابل احترام. پرداخت بصری این شهر واقعا تحسین برانگیز است و با رنگ بندی های اختصاصی فیلم باعث ایجاد تصاویر شگفت انگیزی شده. کارگردان با حوصله بسیار زیاد شما را با قسمت های مختلف شهر آشنا می کند و نشان می دهد که گناه چطور در گوشه گوشه آن رخ می دهد. فیلم در طراحی های درونی خود در عین حال که بسیار کلاسیک عمل کرده ولی می توانیم حضور تکنولوژی مانند گوشی های هوشمند را ببینیم. این تلفیق بسیار کارساز بوده و همه چیز مانند یک پازل کاملا چفت هم چسبیده اند و ما را دچار دوگانگی نمی کند. رد پای تم کلاسیک حتی در طراحی خانه بروس وین هم کاملا ملموس است و با نگاه اول می توانید به شکوه آن پی ببرید. شما کاملا احساس می کنید که شهر گاتهام هم خودش یک کاراکتر مجزا است که اگر فرصتی هم داشته باشد می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. این اتفاق آنقدر جذاب و منحصربه فرد است که شما این عنوان را با آثار نولان مقایسه می کنید. حقیقت اینست که نولان چنین کاری را با گاتهام نکرد و این برای اولین بار بود که ما در Matt Reeves چنین حس خوبی را به گاتهام داشتیم.

خفاش بر فراز آسمان

در بحث بازیگر مورد نظر برای ایفای نقش بتمن همه در ابتدا به انتخاب رابرت پتینسون نقدهای زیادی کردند، اما بعد از اکران فیلم همه از این انتخاب بسیار خوشحال شدند ( حتی شخص من ). در هر حال این یک واقعیت غیر قابل انکار است که نولان با انتخاب کریستین بیل برای بازی نقش بتمن یک ایده آل سازی را برای بروس وین انجام داد. بعد از سه گانه کریستوفر نولان نوبت به زک اسنایدر رسید که برای ساخت عنوان اختصاصی خود از بتمن از بن افلک استفاده کند. بتمنی که بن افلک در آن ایفای نقش کرد در عین حال که آنچنان هم بد نبود نمی توانست خوب هم باشد و در واقع بازی افلک کاملا خنثی و بی تاثیر بود.

بتمن بعد از چند سال درجا زدن اینبار با Matt Reeves بر روی لبه پرتگاه قرار داشت و ممکن بود که این فیلم یا سقوطی کامل کند، یا اینکه سکوی پرتاب رابرت پتینسون انگلیسی  و کارگردان آن شود. اگر که به کارنامه Matt Reeves نگاهی بیاندازیم با عنوان های باارزشی مانند War Of The Planet Of The Apes روبرو می شویم و خیال ما تا حدودی راحت می شود. وقتی که مت ریوز برای ساخت این فیلم پرسیدند، او با اعتماد به نفس کامل گفت که قصد رقابت با کریستوفر نولان را دارد. شاید که در ابتدای امر همه طرفداران کمی حس اغراق را در گفته های ریوز دریافتکردند، اما بعد از اکران همگی به حرف او ایمان آوردند. در نقطه مقابل هم پتینسون بیشتر با سری فیلم های Twilight شناخته می شود و در جدیدترین فیلم نولان یعنی Tenet هم حضور داشت و بازی قابل قبولی را ارائه کرد. حالا میروم سر اصل مطلب که واضحا رابرت پتینسون در قامت Batman واقعا خوب بود و توانست یک کاراکتر کاملا متفاوت و دلچسب را به ما نشان دهد. شما این بار با یک بروس وین جنتلمن که کت و شلوار تر و تمیز می پوشد و در میان مردم حاضر می شود روبرو نیستید. وین در اثر Matt Reeves انسانی کاملا منزوی و درگیر با اهداف مهم خود است که حتی فرصت شانه کردن موهایش را هم ندارد.

وین جوان شب ها در لباس خفاش در سطح شهر رفت و آمد می کند و در تلاش است تا خلافکاران را از سطح شهر پاکسازی کند. بی تجربگی بتمن در همه جای فیلم کاملا مشهود است، او گاهی به در و دیوار می خورد، گاهی اوقات حتی سخت ضربه می خورد و مانند یک جوان کم تجربه افکار ناپخته ای دارد که حتی گاهی فریب هم میخورد. حتی در گریم بروس وین بسیار دقت شده تا جاییکه همیشه چهره رابرت پتینسون کاملا رنگ پریده و مانند انسان های بی خواب است. دقت در جزییات این فیلم بسیار زیاد است و باید همه چیز را بررسی کنید تا به نتایجی دست پیدا کنید که شما را شگفت زده کند.

داستان: یک آنتاگونیست عالی

فیلم The Batman از لحاظ تم داستانی با همه فیلم هایی که تابحال ساخته شده کاملا متفاوت است. مت ریوز و تیم نویسندگی آن بجای صحنه های اکشن پوچ و دیالوگ های بی محتوا مانند لیگ عدالت از زک اسنایدر تا توانسته مفهوم سازی کرده و به بیشتر آنها هم پاسخی قانع کننده می دهد. همانطور که می دانید دشمن اصلی در این فیلم برای بتمن، شخصیت Riddler است که به معنای واقعی کلمه کار خود را بسیار خوب انجام داده است. بازیگر آن Paul Dano با بازی فوق العاده خود تمام بار فیلم را به تنهایی و به راحتی حمل می کند تا جاییکه فیلم به هیچ عنوان از تب و تاب خود نمیافتد.

فیلم کار خود را با خیابان های غم زده و با پالت رنگی خاکستری آغاز می کند و به بهانه نشان دادن وین جوان، شما را با فضای شهر و فضای حاکم بر آن آشنا می کند. از همان ابتدا متوجه می شوید که با یک بتمن پر حرف طرف نیستید و دیالوگ ها کاملا پخته و مناسب هستند. روند نمایش فیلم به گونه ای است که بتمن حدود 2 سال است که کار خود را آغاز کرده و خودش هم می داند که در بعضی موارد بی تجربه است و حتی احتیاج به کمک هم دارد و در این مسیر گاهی اوقات وارد فرایند آزمون و خطا هم می شود.

از اولین سکانس حضور ریدلر در خانه شهردار شاهد یک معرفی باشکوه و زیبا از این آنتاگونیست هستیم و در لحظه بعد میبینم که شهردار چه بی رحمانه توسط ریدلر کشته می شود. ریدلر در هر قدم خود یک رد پا بجای می گذارد و بتمن را هدف قرار می دهد، اینکه چطور او بتمن را انقدر باهوش می داند جای تعجب دارد ولی اگر صبور باشید به تمام سوالات شما جواب داده خواهد شد.

این فیلم همه چیز دارد

فیلم The Batman مانند یک کلکسیون از بهترین های یک سبک است. با اینکه حس معمایی و هسته مرکزی داستان بر روی حل معما بنا شده است، اما شما اکشن های فوق العاده ای را می بینید که با قاب بندی های عالی همراه شده است. سکانس تعقیب و گریز بتمن و پنگوئن، هر کسی را میخکوب می کند مخصوصا قاب بنده انتهایی برای این سکانس بی نظیر بود.

فیلم پر از چالش های احساسی، منطقی، فلسفی و اجتماعی است که گاه گاه با ذهن مخاطب خود بازی می کند. مت ریوز سعی کرده که بجای پرداخت آنتاگونیست های مختلف و نمادسازی های عجیب، مستقیما به سراغ بروس وین برود و در مورد آرمان های او صحبت کند. بتمن کاملا در افکار خود غوطه ور است و به دنبال ریشه های خود در شهر گاتهام میگردد. او همه چیز را مانند یک میراث بارزش از سوی خانواده اش میندارد، اما همه چیز به آن خوبی که تصور می کند نیست.

در یک سکانس هم بتمن و هم مخاطب را کاملا به چالش می کشد، زمانیکه در زندان بتمن به ملاقات ریدلر می آید متوجه می شویم که شخص زندانی هم زمانی مانند بروس وین در زمان کودکی یتیم شده بود اما به علت بی پولی و نوع دیدگاه جامعه به یتیم خانه راهی میشود. در یتیم خانه سختی های فراوانی را متحمل می شود که باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی زیادی برای ریدلر می شود، اما وین در همان زمان مورد حمایت تمام اشخاص ثروتمند شهر بود. در این لحظه احساس می کمید که اگر که وین در زمان کودکی مورد حمایت قرار نمیگرفت، آیا باز هم حالا مرد قانون بود و فکر اجرای عدالت را داشت؟ این سوال آنقدر فلسفی و عمیق است که مخاطب برای لحظه ای ریدلر را معصوم و صاحب حق می بیند.

فیلم The Batman پر از همین دیالوگ های سنگین و پر مغز است و همین هم باعث شده که این فیلم خود را با عنوان تحسین شده ای مانند Batman Begins هم قد و قامت کند. شما در طول سه ساعت زمان پخش فیلم، حتی یک دقیقه را هم نباید از دست بدهید، چون یک فیلم ابرقهرمانی ارزشمند برای طرفداران بتمن آماده شده است.

فیلم بتمن یک شروع تازه و بسیار عالی برای این قهرمان دوست داشتنی است که بارها ارزش دیدن را برای مخاطب دیکته می کند.

با توجه به تایید شاخت شماره دوم بتمن باید در انتظار خبرهای جدیدتر باقی بمانیم تا ببینیم بازگشت به گاتهام با چه ماجراهایی همراه خواهد بود.

بهترین فیلم بتمن که تابحال تماشا کرده بودید، کدام نسخه بوده است؟

پست های مرتبط

اجرای بازی Star Citizen به صورت موقت از 22 نوامبر تا 5 دسامبر رایگان خواهد بود

برندگان چهل و دومین دوره جوایز گلدن جوی‌استیک اعلام شد : Black Myth: Wukong بهترین بازی سال شد !

بازی Cyberpunk 2077 به این زودی‌ها پچ PS5 Pro را دریافت نخواهد کرد !